توبه شعبه ای از فضل عظیم الهی و دری است از رحمت رحیمی خداوند که به روی بندگان خود باز فرموده است. امام زین العابدین(ع) در مناجات تائبین فرموده اند:
«أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِکَ بَاباً إِلَى عَفْوِکَ، وَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ، ... فَقُلْتَ- تَبَارَکَ اسْمُکَ-: تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى ... فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِیلِ!؛ دری به سوی عفوت گشوده ای و نامش را توبه نهاده ای، و فرموده ای باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص، حال که این در رحمت باز است عذر کسانی که از آن غافل شوند، چیست؟»
غالباً انسان ها گرفتار لغزش هایی می شوند و اگر در توبه بسته بود، رستگاری برای کسی میسر نمی شد، از این رو خدای حکیم و رحیم توبه را دوای دردهای معنوی و علاج امراض قلبی و پاک کننده انواع آلودگی ها قرار داده است، تا انسان پس از گرفتاری به گناه، به برکت توبه پاک شده و اهل نجات گردد. خوش بخت کسی است که از این باب رحمت قدردانی کرده و از آن استفاده کند.
خدای متعال بندگانش را به انواع مختلف به توبه دعوت نموده و دوستی خود برای آنان را اعلام نموده است:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ؛[بقره/222] خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد.»
برای فهم توبه، باید بدانیم که توبه همراه استغفار است و فرق ظریفی با آن دارد. استغفار نگاه به گذشته و طلب بخشش برای اشتباه گذشته است. و توبه نگاه به آینده برای انتخاب شیوه صحیح و ترک اشتباه سابق است. بنابراین در توبه صرف پشیمانی کفایت می کند. همین که انسانی در اعماق وجود خود، از شیوه اشتباه گذشته پشیمان باشد، برای در پیش گرفتن شیوه دیگر، کفایت می کند. و هر چقدر این احساس پشیمانی عمیق تر باشد، عدم بازگشت به اشتباه گذشته، محکم تر خواهد بود. پس باید به طور جدی از اشتباه گذشته پشیمان باشیم. پشیمانی ای که از لقلقه زبان گذشته و در عمل و رفتار ما نمود داشته باشد.
اما برای استغفار باید جبران هایی نیز انجام داد. یعنی اگر آن گناه حق اللّه بوده؛ مانند ترک نماز، روزه و... قضای آن ها را به جا آورد، و اگر حق الناس بوده رضایت آنان را جلب کند، حتی اگر کاری را که موجب قصاص است مرتکب شده، خود را تسلیم کند تا صاحب حق، قصاص یا عفو کند.
این مرابت و مراحل در حدیثی از حضرت علی (ع) بیان شده است:
«شخصى در حضور امام علیه السّلام بدون توجه لازم گفت: استغفر اللَّه، امام فرمود مادرت بر تو بگرید، مى دانى معناى استغفار چیست؟ استغفار درجه والا مقامان است، و داراى شش معنا است، اوّل- پشیمانى از آنچه گذشت، دوّم- تصمیم به عدم بازگشت، سوم- پرداختن حقوق مردم چنانکه خدا را پاک دیدار کنى که چیزى بر عهده تو نباشد، چهارم- تمام واجبهاى ضایع ساخته را به جا آورى، پنجم- گوشتى که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنى، چنانکه پوست به استخوان چسبیده گوشت تازه بروید، ششم- رنج طاعت را به تن بچشانى چنانکه شیرینى گناه را به او چشانده بودى، پس آنگاه بگویى، استغفر اللَّه!»[1]
علمای اخلاق گفته اند که چهار شرط اول از شرایط قبولی توبه است و دو شرط آخر کمال توبه است ، یعنی دست یافتن به بالاترین مقام و مرتبه توبه کننده گان.
با بیانات سابق روشن می شود که توبه واقعی، پشیمانی و حسرت از گناه گذشته است که لازمه آن، عزم بر ترک آن در آینده وجبران مافات اعم از حقوق الهی و حقوق مردمی می باشد و وقتی توبه واقعاً انجام گرفت، به نظر همه علمای اسلام درپیشگاه خداوند مقبول است.[2] چون خدای متعال وعده پذیرش آن را داده و حتی فرموده که توبه را به حسنات مبدل می کند.
«مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[فرقان/70] کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مىکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.»
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا ما توانسته ایم همه شرایط لازم توبه را محقق سازیم؟ آیا حلاوت و شیرینی گناه از جان ما به طور کامل رخت بر بسته است؟ این مسئله است که ما را پیوسته در حال خوف و رجا نگه می دارد. هم امیدوار به لطف و رحمت الهی باشیم و هم خوف و واهمه از این که مبادا برخی از شرایط توبه را محقق نساخته باشیم. امام صادق(ع) فرمود: «بنده را وقتی می توان مؤمن دانست که هم از خدا بترسد و هم امیدوار به رحمت او باشد».[3] امیرالمؤمینن(ع) می فرمود: «از پروردگارت بترس و به رحمتش امیدوار باش تا خدا تو را از آن چه می ترسی، ایمنی بخشد و به آن چه امیدوار هستی، تو را مورد لطف و عنایتش قرار دهد».[4]
جهت آگاهی از توبه و مسائل آن کتاب "توبه از دیدگاه قرآن و حدیث" نوشته علیرضا حسنی را مطالعه کنید.
[1]. نهج البلاغه – قصار 417.
[2]. آیت اللّه ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 1 ص 217 آیت اللّه شهید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 2 ص 399.
[3]. مشکوةالانوار، ص 300، به نقل از آثار الصادقین، ج 5، ص 482.
[4]. خف ربّک و ارج رحمته یومنک ممّا تخاف و یُنلک مارجوت، جامع احادیث الشیعه، ج 11، ص 162 به نقل از همان.
فروشگاه baniasadibam | |||||||||||