سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.

اساس دانش، قدرت تشخیص اخلاقی و نمایاندن پسندیده آن و ریشه کن کردن ناپسند آن است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

تماس با ما
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :8
کل بازدید :107912
تعداد کل یاداشته ها : 85
103/1/10
5:4 ص

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمدصادق[21]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
دارالقران الکریم جرقویه علیا هر شب تنهایی مـ یـ ـرابـ عـ ـطـ ـش خاطرات دکتر بالتازار وب سایت روستای چشام (Chesham.ir) عطر یاس روانشناسی رویابین دنیای خودرو مردهک قطب کشاورزی جنوب عدالت جویان نسل بیدار آموزش تست زدن کنکور فهادانــ وایسا دنیا!من میخوام پیاده شم... اسمس بارون دکتر علی حاجی ستوده گمبگ و قیلون طلبه ایرانی دادار ورود ممنوع حاج آقا مسئلةٌ sindrela بازمانده تنهای تنها باشگاه فرهنگی ورزشی صنعت مس رفسنجان دانلود رایگان برنامه نود باشگاه فرهنگی ورزشی ارگ بم فدراسیون فوتبال ایران صورتحساب پایان.میان دوره همراه اول فروش کارت شارژ ایرانسل.همراه اول دانلودنرم افزارهای جغرافیایی برای پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی پردیس موبایل (همراه اول) درسهای اخلاق ازمرحومآیت الله عبدالکریم حق شناس دفتر آیت الله خامنه ای استخاره با قرآن سایت حاج محمود کریمی سایت اطلاع رسانی حضرت فاطمه (س) سایت امام محمد باقرعلیه السلام سایت امام علی علیه السلام بمکده امام علی علیه السلام گروه حرفه و فن بم سایت تخصصی گفتار درمانی سایت تخصصی اعصاب و روان سایت رسمی امام حسین علیه السلام دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم هئیت محبان الحسن علیه السلام بروات هئیت عزاداری محبان الحسین بم هئیت علمدار شهرستان بم علم ورزش

 راستش‌ را به‌ ما نگفتند یا لااقل‌ همة‌ راست‌ را به‌ ما نگفتند.
 گفتند: تو که‌ بیایی‌ خون‌ به‌ پا می‌کنی‌،جوی‌ خون‌ به‌ راه‌ می‌اندازی‌ و از کشته‌ پشته‌ می‌سازی‌ و ما را از ظهور تو ترساندند.
 درست‌ مثل‌ اینکه‌ حادثه‌ای‌ به‌ شیرینی‌ تولد را کتمان‌ کنند و تنها از درد زادن‌ بگویند.
 ما از همان‌ کودکی‌، تو را دوست‌ داشتیم‌. با همة‌ فطرتمان‌ به‌ تو عشق‌ می‌ورزیدیم‌ و با همة‌ وجودمان‌ بی‌تاب‌ آمدنت‌ بودیم‌.
 عشق‌ تو با سرشت‌ ما عجین‌ شده‌ بود و آمدنت‌، طبیعی‌ترین‌ و شیرین‌ترین‌ نیازمان‌ بود.
 اما ... اما کسی‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ چه‌ گلستانی‌ می‌شود جهان‌، وقتی‌ که‌ تو بیایی‌.
 همه‌، پیش‌ از آنکه‌ نگاه‌ مهرگستر و دست‌های‌ عاطفه‌ تو را توصیف‌ کنند، شمشیر تو را نشانمان‌ دادند.
 آری‌، برای‌ اینکه‌ گل‌ها و نهال‌ها رشد کنند، باید علف‌های‌ هرز را وجین‌ کرد و این‌ جز با داسی‌ برنده‌ و سهمگین‌، ممکن‌ نیست‌.
 آری‌، برای‌ اینکه‌ مظلومان‌ تاریخ‌، نفسی‌ به‌ راحتی‌ بکشند، باید پشت‌ و پوزة‌ ظالمان‌ و ستمگران‌ را به‌ خاک‌ مالید و نسلشان‌ را از روی‌ زمین‌ برچید.
 آری‌، برای‌ اینکه‌ عدالت‌ بر کرسی‌ بنشیند، هر چه‌ سریر ستم‌آلودة‌ سلطنت‌ را باید واژگون‌ کرد و به‌ دست‌ نابودی‌ سپرد.
 و اینها همه‌، همان‌ معجزه‌ای‌ است‌ که‌ تنها از دست‌ تو برمی‌آید و تنها با دست‌ تو محقق‌ می‌شود.
 اما مگر نه‌ اینکه‌ اینها همه‌ مقدمه‌ است‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ بهشتی‌ که‌ تو بانی‌ آنی‌ .
 آن‌ بهشت‌ را کسی‌ برای‌ ما ترسیم‌ نکرد.
 کسی‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ آن‌ ساحل‌ امید که‌ در پس‌ این‌ دریای‌ خون‌ نشسته‌ است‌، چگونه‌ ساحلی‌ است‌؟!
 کسی‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 پرندگان‌ در آشیانه‌های‌ خود جشن‌ می‌گیرند و ماهیان‌ دریاها شادمان‌ می‌شوند و چشمه‌ساران‌ می‌جوشند و زمین‌ چندین‌ برابر محصول‌ خویش‌ را عرضه‌ می‌کند.
 به‌ ما نگفتند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 دل‌های‌ بندگان‌ را آکنده‌ از عبادت‌ و اطاعت‌ می‌کنی‌ و عدالت‌ بر همه‌ جا دامن‌ می‌گسترد و خدا به‌ واسطة‌ تو دروغ‌ را ریشه‌کن‌ می‌کند و خوی‌ ستمگری‌ و درندگی‌ را محو می‌سازد و طوق‌ ذلت‌ و بردگی‌ را از گردن‌ خلایق‌ برمی‌دارد.
 به‌ ما نگفتند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 ساکنان‌ زمین‌ و آسمان‌ به‌ تو عشق‌ می‌ورزند، آسمان‌ بارانش‌ را فرو می‌فرستد، زمین‌، گیاهان‌ خود را می‌رویاند... و زندگان‌ آرزو می‌کنند که‌ کاش‌ مردگانشان‌ زنده‌ بودند و عدل‌ و آرامش‌ حقیقی‌ را می‌دیدند و می‌دیدند که‌ خداوند چگونه‌ برکاتش‌ را بر اهل‌ زمین‌ فرو می‌فرستد.
 به‌ ما نگفتند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 همة‌ امت‌ به‌ آغوش‌ تو پناه‌ می‌آورند همانند زنبوران‌ عسل‌ به‌ ملکة‌ خویش‌.
 و تو عدالت‌ را آنچنان‌ که‌ باید و شاید در پهنة‌ جهان‌ می‌گستری‌ و خفته‌ای‌ را بیدار نمی‌کنی‌ و خونی‌ را نمی‌ریزی‌.
 به‌ ما نگفته‌ بودند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 رفاه‌ و آسایشی‌ می‌آید که‌ نظیر آن‌ پیش‌ از این‌، نیامده‌ است‌. مال‌ و ثروت‌ آنچنان‌ وفور می‌یابد که‌ هر که‌ نزد تو بیاید فوق‌ تصورش‌، دریافت‌ می‌کند.
 به‌ ما نگفتند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 اموال‌ را چون‌ سیل‌، جاری‌ می‌کنی‌، و بخشش‌های‌ کلان‌ خویش‌ را هرگز شماره‌ نمی‌کنی‌.
 به‌ ما نگفتند که‌ وقتی‌ تو بیایی‌:
 هیچ‌کس‌ فقیر نمی‌ماند و مردم‌ برای‌ صدقه‌ دادن‌ به‌ دنبال‌ نیازمند می‌گردند و پیدا نمی‌کنند. مال‌ را به‌ هر که‌ عرضه‌ می‌کنند، می‌گوید: بی‌نیازم‌.
 ای‌ محبوب‌ ازلی‌ و ای‌ معشوق‌ آسمانی‌!
 ما بی‌آنکه‌ مختصات‌ آن‌ بهشت‌ موعود را بدانیم‌ و مدینة‌ فاضلة‌ حضور تو را بشناسیم‌ تو را دوست‌ می‌داشتیم‌ و به‌ تو عشق‌ می‌ورزیدیم‌.
 که‌ عشق‌ تو با سرشت‌ها عجین‌ شده‌ بود و آمدنت‌ طبیعی‌ترین‌ و شیرین‌ترین‌ نیازمان‌ بود.
 ظهور تو بی‌تردید بزرگترین‌ جشن‌ عالم‌ خواهد بود و عاقبت‌ جهان‌ را ختم‌ به‌ خیر خواهد کرد.

 

 

*عمریست که از حضور او جاماندیم         در غربت سرد خویش تنها ماندیم

*او منتظر است که ما بر گردیم               مائیم که در غیبت کبری ماندیم 
 


  
(

فروشگاه baniasadibam

 
)